ریتالین برای درس خواندن

//bayanbox.ir/view/1153283441367655718/IMG11462617.jpg

استفاده از ریتالین برای بهبود تمرکز 

از آنجا که قرص ریتالین خواصی شبیه آمفتامین دارد، دانشجویان به دلیل تأثیر آن در درمان خواب آلودگی در طول روز، برای درس خواندن و یا مهمانی‌های شبانه‌شان  این قرص‌ها را مصرف می‌کردند. در سال‌های اخیر مصرف این دارو در کشور ما نیز رو به افزایش گذاشته است که عدم آگاهی از آثار و ویژگی‌های این قرص می‌تواند نگران‌کننده باشد. شمار استفاده‌کنندگان از دارو‌ی «ریتالین» که می‌تواند باعث افزایش تمرکز، قدرت و دقت مغز شود رو به افزایش است. ماجرا از کالج‌های آمریکایی و استرالیایی شروع شد.


متیل فنیدیت (Methyl Phenidate) با نام تجاری «ریتالین Ritalin» توسط یکی از کمپانی‌های داروسازی در سال 1954 به بازار دارویی دنیا عرضه شد. در ابتدا قرار بود از این دارو برای درمان افسردگی، خواب آلودگی در طول روز و نشانگان خستگی مزمن استفاده شود اما بتدریج با شناخت سایر اثرات این دارو مشخص شد می‌توان از آن در درمان کودکانی که دچار اختلال بیش فعالی و کم توجهی (ADHD) هستند نیز استفاده کرد. در مواقعی نیز این دارو برای درمان بیماران مبتلا به “ حمله خواب” تجویز می شود. اصولا داروهایی همانند آمفتامین، دکستروآمفتامین وریتالین داروهایی محرک هستند که ترشح دوپامین در مغز را زیاد کرده و تاثیر آن را در مغز بالا میبرند. وقتی دوپامین زیاد میشود فرد احساس ازدیاد انرژی و کاهش خواب آلودگی و خستگی میکند. در عین حال توجه و تمرکزفرد بالا می رود.


برخی از عوارض جانبی بالقوه مصرف مقادیر غیرمجاز این دارو عبارتند از :


• لرزش دست و لرزیدن بدن.

• فشار خون بسیار بالا و افزایش ضربان قلب.

• تنفس سریع.

• هذیان، اغتشاش شعور، پارانویا (هذیان سوءظن) یا توهم.


برخی از افراد خصوصا دانشجویان برای بیدار ماندن در شبهای امتحان به جای مصرف قهوه و چای از این دارو استفاده می کنند.  این افراد از این قرص‌ها استفاده می‌کنند تا بتوانند ساعات بیشتری را بیدار بمانند و میزان تمرکز خود را افزایش داده و در مدت طولانی آن را حفظ کنند...

اگرچه در پیش گرفتن یک موضع منفی و متعصبانه در برابر داروهایی که بتوانند قدرت تمرکز را افزایش داده و فعالیت‌های مغزی را تقویت کنند کار منطقی به‌نظر نمی‌رسد اما نباید این نکته را از نظر دور داشت که عارضه چنین دارو‌هایی و آسیب‌های مغزی که ممکن است ایجاد شود کاملا شناخته نشده‌اند. اما سؤال مهم‌تر اینجاست که آیا برای افزایش بهره‌وری ذهن واقعا نیازی به استفاده از این دارو هست؟

سوال دیگر آن است که آیا استفاده از این دارو نوعی دوپینگ علمی محسوب می‌شود؟ در ورزش علاوه بر اینکه تنبیهاتی برای ورزشکاران دوپینگی در نظر گرفته می‌شود، نتایج آنها نیز در مسابقات مردود اعلام می‌شود. گرچه  بهبود نتایج امتحانات در افراد استفاده ‌کننده از ریتالین وجود ندارد، اما اگر در صورت انجام مطالعات کافی این موضوع اثبات گردد، چگونه می‌توان با آن مقابله کرد؟ شاید به نظر برسد مطرح کردن این سوال در حال حاضر ارزش و اهمیت چندانی ندارد گرچه پاسخ به آن از پیچیدگی‌های بسیاری برخوردار است و باید جنبه‌های بسیاری را مدنظر قرار داد.


نظری که استفاده از ریتالین را تایید می کند:

 متیل فنیدات و چند داروی دیگر به اصطلاح شیمیایی (افزاینده قوای شناختی) به شکل قابل ملاحظه‌ای کارکرد شناختی را بهبود می‌بخشند و بی‌خطری این داروها در شرایط بالینی اثبات شده است. متیل فنیدات به اندازه کافی بی‌خطر قلمداد شده است که به شکلی وسیع طی یک دوره طولانی برای کودکان و جوانان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی – کم‌توجهی(ADHD) تجویز شود. این اختلال معمولا تهدید کننده حیات به شمار نمی‌رود و اثرات درمانی سودمند آن به طور عمده به همان خواصی بستگی دارند که این دارو را به مداخله‌ای تقویت کننده بدل ساخته‌اند؛ لذا همین مزایا نیز از دیدگاه بی‌خطری، توجیه کننده استفاده از آن در بزرگسالان سالمی خواهد بود که (احتمالا) به اندازه افراد دچار ADHD این آثار را ارزشمند می‌دانند.  و از آنجا که هیچ دارویی بدون عوارض جانبی نیست، این مساله همواره بدان معناست که مصرف کننده با در نظر گرفتن خطرات عوارض جانبی و با توجه به فواید احتمالی، مصرف دارو را به صلاح خود دانسته است.

مزایای مهم این دارو شامل افزایش کارکرد اجرایی، افزایش مهارت‌های مطالعه و بهبود تمرکز حواس و دستکاری اطلاعات است.


تفکر درست در مورد مقوله افزایش قابلیت انسان تحت‌الشعاع مقوله دوپینگ در ورزش قرار گرفته است. با این حال موضوع ورزش، موضوع مرگ و زندگی نیست؛ اشکال استفاده از تقویت‌ کننده‌های عملکرد در ورزش (اگر اشکالی وجود داشته باشد) این است که این مواد تقریبا به شکل سراسری توسط قوانین حاکم بر رقابت‌ها ممنوع شده‌اند و لذا استفاده از آنها تقلب محسوب می‌شود. ولی اگر ممنوعیتی در کار نباشد، تقلبی هم صورت نگرفته است.


مخالفت با تقویت انسان منطقی نیست؛ انسان‌ها موجوداتی هستند که ماحصل یک فرآیند تقویت موسوم به تکامل (که همانند فوایدش مختلط است) هستند و علاوه بر این سرسختانه در هر مسیر قابل تصوری به پیشرفت خود اقدام می‌نمایند.


نور مصنوعی (نور آتش، نور چراغ و نور الکتریکی) تنها یک مثال قابل قبول از فناوری تقویت کننده ارزشمند است‌ که همانند موارد دیگری از قبیل زبان مکتوب، آموزش، فعالیت فیزیکی و رژیم غذایی،‌ مشکلاتی در زمینه عدالت و نیز عوارض جانبی مصرف و مصرف بیش از حد در پی داشته است و البته تغییرات عصبی مفیدی برای خواندن، آموزش، فعالیت فیزیکی و رژیم غذایی گزارش شده است. پس چرا باید داروها از نظر اخلاقی متفاوت از این موضوع باشند. قبل از ظهور نور مصنوعی مردم با تاریک شدن هوا به خواب می‌رفتند و در روشنایی روز فعالیت می‌کردند. با اختراع نور مصنوعی کار و زندگی اجتماعی می‌تواند در خلال شب نیز تداوم یابد و برای کسانی که می‌خواهند و یا قادرند از آن برای منافع خود استفاده کنند، فشارهای رقابتی و انگیزه ایجاد کند. به هر حال راه ‌حل این موضوع، غیرقانونی شمردن نور مصنوعی نبود بلکه چاره در تنظیم ساعات کاری و بهبود دسترسی به روشنایی بود. همین مساله در مورد داروهای شیمیایی افزاینده‌ قوای شناختی صدق می‌کند یا در آینده صدق خواهد کرد.

 

نظری که استفاده از ریتالین را برای این مقصود نفی می‌کند:

به چه علتی باید به کسی اعتراض نمود که چرا می‌خواهد باهوش‌تر، دارای تمرکز بالاتر و مولدتر باشد؟ مطمئنا افزایش قوای شناختی فواید بسیاری برای جامعه و افراد خواهد داشت ونسبت به توزیع کنندگان قانونی متیل فنیدات (ریتالین) نباید  اعتراضی داشته باشیم. متاسفانه، موضوع در مورد افراد سالمی که این دارو را مصرف می‌کنند، به این راحتی نیست. پزشکان به طور متداول براساس محاسبه خطرها و فواید نسبی، در مورد انجام یا عدم انجام یک مداخله تصمیم می‌گیرند. در مورد این موضوع خطرها بر فواید می‌چربد.


ممکن است برخی پزشکان به طور واکنشی تصور کنند پاسخ به سوال مورد بحث واضحا «منفی» است. با همه این اوصاف، پزشکان باید درگیر امر درمان بیماری‌ها باشند نه افزایش دادن قابلیت‌های طبیعی افراد . اگر بخواهیم دقیق‌تر ارزیابی کنیم، ثابت می‌شود که چنین امری غیرقابل اعتماد خواهد بود خصوصا هنگامی که شرایط انجام آن فاقد حد ومرزهای خاص و واضح باشد. به عنوان مثال، اگر بتوان افراد کوتاه قامت را با هورمون رشد «درمان» کرد، آیا تفاوتی دارد که کوتاهی قامت آنها ناشی از کمبود هورمون رشد باشد یا ناشی از سایر علل؟ علاوه بر این، استفاده فراگیر از جراحی زیبایی جهت ارتقای ویژگی‌های فیزیکی طبیعی نشان می‌دهد بسیاری از پزشکان باتوجه به چارچوب فرهنگی و انگیزه‌های صحیح، با مداخلات غیردرمانی کنار آمده‌اند.


واضح‌ترین دلیل برای اعتراض نسبت به مصرف متیل فنیدات جهت تقویت افراد سالم این است که فواید شناختی آن حداقل هستند حال آن که خطرهای طبی آن چنین نیستند. در ایالات متحده اداره دارو و غذا برای متیل فیندات به دلیل احتمال بالای آن جهت سوءمصرف و وابستگی و خطرهایی نظیر مرگ ناگهانی و عوارض جانبی قلبی ـ عروقی خطرناک، هشدار دهنده‌ترین اخطار ممکن راداده است. به علاوه، بروز آریتمی‌های قلبی خطرناک احتمالا در افراد مسن دچار مراحل اولیه بیماری‌های قلبی ـ عروقی (گروهی که احتمالا این داروها را برای افزایش عملکرد استفاده می‌کنند) بیشتر است. غیرپزشکانی که مصرف متعهدانه متیل فیندات توسط افراد سالم را ترویج می‌کنند، به این خطر توجه کافی نمی‌کنند.


علاوه بر عوارض جانبی طبی، از نظر مسایل شناختی نیز باید این دارو را سبک و سنگین کرد. به عنوان مثال، تمرکز بیشتر ناشی از مصرف طولانی‌مدت متیل فنیدات، احتمالا باعث فقدان خلاقیت که به طور معمول نیازمند آزاد شدن مرزهای ذهنی است، خواهد شد. این موارد به ندرت مورد توجه قرار گرفته یا بررسی شده‌اند.


هنگام در نظر گرفتن فواید، ممکن است چنین فرضیه‌ای مطرح کنیم که باهوش بودن برای دنیا مفید است. بسیاری از افراد باهوش تمایل دارند چنین باور کنند که ماحصل ذکاوت، فواید واضحی برای جامعه فراهم می‌آورد. شاید اگر باهوش‌ترین بازهم باهوش‌تر شود، پیشرفت‌ها تدریجا در جامعه رسوخ کند. اما این واقعیت که  باهوش‌تر بودن به معنای عاقل‌تر بودن نیست ، حداقل باید ما را لحظه‌ای به درنگ وادارد.. به علاوه، این فایده مورد تردید، در تقابل با دو خطر دیگر قرار دارد. این خطرات شامل افزایش نابرابری‌های اجتماعی هم هست.


تقویت ناشی از داروها به شکل نامتناسبی در دسترس کسانی خواهد بود که استطاعت مالی دارند. اگر تقویت‌ها در پیش افتادن فرد در یک دنیای رقابتی مفید باشند، آنگاه داراها نسبت به ندارها مزیت دیگری برای خود به دست خواهند آورد. آشکار است که همین حالا هم حتی اگر نخواهیم نابرابری‌های اساسی‌تر موجود در مراقبت‌های سلامت، تغذیه، سرپناه و ایمنی را ذکر کنیم، نابرابری‌های زیادِ موجود در زمینه آموزش، وضعیت مادی و طبقه‌ اجتماعی مزایای نامتناسبی را به افراد خوش‌شانس از نظر اقتصادی - اجتماعی اعطا می‌کند. با این حال، آگاهی از وجود نابرابری‌های مزاحم، توجیه کننده این نیست که با فراغ خاطر این معضل را تشدید کنیم.


برای تصدیق استفاده قانونی غیردرمانی از متیل فنیدات و دیگر مواد تقویت کننده شناخت، هنوز خیلی زود است. لازم است کارآمدی و خطر داروهای تقویت کننده شناخت در افراد سالم به میزان کافی مورد تحقیق قرار گیرد.

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی